ورشکستگی برندها

6 دلیل رایج ورشکستگی برندها

باور این موضوع ممکن است کمی سخت باشد اما برندهای معروفی همچون نوکیا، بلک بری، نورتل و بلاک باستر در سالهای اخیر یا ورشکسته شده اند و یا به شدت در حال نزدیک شدن به آن هستند.

اولین سوالی که ما به عنوان بازاریاب از خودمان می پرسیم این است که: چه اتفاقی افتاد؟ چگونه یک برند با آن همه شهرت و عظمت به یکباره در منجلاب سقوط گرفتار شد؟

یک بررسی دقیق ما را به دلایل تقریبا یکسانی در این رابطه می رساند. در ادامه برخی از دلایل ورشکستگی برندها به ترتیب توانایی رفع شدن بیان می گردند. دلایل ابتدایی تقریبا به راحتی قابل اصلاح و بهبود هستند و دلایل پایانی تقریبا راهی برای جبران ندارند.

دلایل ورشکستگی برندها

ساختن یک محصول به جای برند

شرکت های زیادی وجود دارند که محصولاتی استثنایی تولید می کنند اما هیچ برندی پیرامون آن نمی سازند. تیم مدیریتی این شرکت ها استراتژی فروش مشخصی دارند که عبارت است از: “ما یک محصول عالی با قیمت مناسب ارائه می دهیم.”

اما واقعیت این است که لزوما برد با تولید محصول بسیار خوب نخواهد بود.

کمبود ارتباطات برند

یکی دیگر از دلایل ورشکستگی برندها این است که بودجه بازاریابی برای ایجاد برند و رسیدن به یک چیز مفهوم دار کفایت نمی کند. در حقیقت برخی از مدیران بر این باورند که بازاریابی به نوعی دور ریختن پول محسوب می شود و چیزی که واقعا باعث فروش می شود، کیفیت و قیمت محصول است.

ارتباط مداوم پیام تبلیغاتی برند، کلید نفوذ به ذهن مصرف کنندگان است. برندهایی که در معرض دید نباشند، عملا وجود خارجی ندارند. بنابراین لازم است که با اختصاص دادن بودجه ای مناسب برای ارتباطات برند، خود را وارد رقابت با سایر برندها کنیم تا بتوانیم به تدریج آنها را کنار بزنیم.

عدم بهبود جایگاه برند در بازار و درجا زدن

این اصطلاح به این معنی است که برند در حال حاضر هیچ جایگاه مشخصی در بازار ندارد. این گونه برندها معمولا تنها به واسطه سابقه قبلی که دارند برای سود رسانی در بازار باقی می مانند اما در نهایت محکوم به نابودی هستند.

برند معروف Gap که در زمینه پوشاک فعالیت می کند، در سال 1969 راه اندازی شد و به سرعت تبدیل به نماد پوشاک جذاب و با قیمت مناسب در آمریکا شد.
اما در سالهای اخیر این برند در تلاش برای تعریف هویت خود بوده است و رقابت را به برندهای متمرکزی همچون H&M و Zara باخته است.

عدم توانایی نیروی انسانی برای رشد برند

همزمان با توسعه یک برند، چالش هایی که آن برند با آنها مواجه می شود نیز پیچیده تر می شود. بنابراین برخورداری از نیروی انسانی که توانایی مدیریت این چالش ها را داشته باشد یک اصل ضروری است. لذا مدیران یک کسب و کار باید بتوانند به خوبی این موضوع را مدیریت کنند و در صورت لزوم افراد جدیدی را به مجموعه خود اضافه کنند تا فشار کاری زیادی بر روی سایر کارمندان وارد نشود.

عدم توانایی رقابت با رقبا

حفظ رقابت با رقیبان همیشگی بسیار دشوار است. ویژگی های متمایز محصول شما به سرعت توسط رقیبانتان کپی می شود و تبدیل به وجه اشتراک بین محصولات شما و آنها خواهد شد.

بقای یک برند مستلزم نوآوری مداوم است.

اولین اشتباه برندهایی نظیر بلک بری این بوده است که مدیران آنها تغییرات بوجود آمده در بازار را درک نکردند. بلک بری مدت زمانی طولانی بر این باور بود که گوشی های لمسی تنها یک تب زودگذر در میان مردم است. آنها نتوانستند تکامل گوشی های هوشمند را از یک وسیله صرفا ارتباطی به یک ابزار کامل برای سرگرمی درک کنند.

عدم توانایی حفظ رقابت با سایر رقبا، قطعا منجر به ورشکستگی برندها خواهد شد. به خصوص در زمینه محصولاتی مانند موبایل که دائما با تغییرات گسترده ای مواجه می شوند، تقریبا غیرممکن خواهد بود که بتوانیم بازگشت دوباره ای به بازار داشته باشیم.

فریب دادن مشتریان

دو سال قبل بود که اعلام شد شرکت فولکس واگن به دلیل دستکاری در موتورهای خودروهای تولیدی خود، باعث شده است که اتومبیل ها تا 35 برابر حد مجاز آلودگی تولید کنند. اما با نصب یک نرم افزار در ماشین میزان آلودگی ایجاد شده را کاملا نرمال جلوه می دادند.

بسیاری از برندهای خودرو موفق به گذر از بحران های ناشی از نقص در ساخت محصولات خود شده اند. اما اقدام به فریب دادن عمدی مشتریان به منظور به دست آوردن سهم بازار باعث بروز آسیب های جبران ناپذیر برای برند می شود.

جمع بندی

عوامل متعددی وجود دارند که منجر به ورشکستگی برندها می شوند. عوامل فوق مسئولیت مدیران برندها را برای حصول اطمینان از اینکه کیفیت محصولاتشان در بلند مدت ثابت می ماند را دوچندان می کند.